چندی پیش من و پدرم در مورد میزان استراحت بین ست ها باهم گفتگو می کردیم. پدرم یک داستان کلاسیک که توسط یکی از نویسندگان مورد علاقه ما که جک لندن (Jack London.) بود را به یاد من انداخت. در این داستان شخصیت اصلی که "کریستوفر بیلو" (Christopher Bellew) بود به انجام تمرینات با شدت بالا و و بدون فاصله می پردازد. او یک کوهنورد بود و مدت زمان زیادی را به کوهنوردی می پرداخت. در یکی از کوهنوردی های خود که خیلی سخت بود، در پایان صد متر اول احساس کرد که نمی تواند به سعود ادامه دهد. به همین دلیل این ترفند را به کار بست که بعد از هر مسافت کوتاه، استراحت کوتاهی داشته باشد. او در مسافت های کمتر از صد متر به استراحت کوتاهی می پرداخت و در هر بار تلاش دوباره ای که انجام میداد احساس سنگینی بیشتری میکرد. او در وقت استراحت ها نفس تازه ای می گرفت و عرق خود را پاک می کرد و دوباره شروع ادامه راه می کرد. وقتی او یک چهارم مایل را طی کرد کاپشن پشمی خود را در آورد و بر روی درختی آویزان کرد. کمی بعد کلاه خود را نیز در آورد. بعد از گذشت نیم مایل از پای در آمد و تصمیم گرفت که از پیمودن ادامه راه منصرف شود.
این شکست او را به تامل واداشت که چه چیزی باعث شده که او نتواند کار را به پایان برساند. بعد از مدتی تمرین دوباره تصمیم گرفت که یک بار دیگر شانس خود را امتحان کند. او این بار از دو سرخپوست بومی که به منطقه اشراف داشتند کمک گرفت و از آنها خواست که در طی این سعود او را همراهی کنند. با توجه به اینکه سرخپوستان بومی بارها این کار را انجام داده بودند او تصمیم گرفت که آنها را دنبال کند و پشت سر آنها حرکت کند.
بعد از پیمودن یک چهارم مایل ( هر مایل معادل 1.6 کیلومتر است ) تصمیم گرفتم که استراحت کنم اما آنها به راه خود ادامه دادند، او می گوید: به همین دلیل من هم از استراحت کردن منصرف شدم. بعد از گذشت نیم مایل خستگی به سراغم آمد و داشتم از پای در می آمدم، اما آنها از من خواستند که به راه خود ادامه دهم. بعد از مدتی و پیمودن راهی طولانی وقتی دیدند که دیگر نمی توانم یک قدم دیگر بردارم تصمیم گرفتند که به استراحت بپردازیم. برعکس تصور من مدت زمان استراحت خیلی طولانی بود، به طوری که آنها هم توانستند سیگار بکشند و هم چای بنوشند. بعد از حدود نیم ساعت استراحت، تصمیم گرفتیم که دوباره شروع کنیم. وقتی که بلند شدم و خواستم که کوهنوردی را شروع کنم احساس کردم که دارم از اول شروع می کنم. دوباره همین روال را ادامه دادیم و در کمال تعجب بدون اینکه از پای در بیایم توانستم که به قله کوه سعود کنم. از آن به بعد شعار من به "مسافت طولانی، استراحت طولانی " تغییر یافت.
استراحت طولانی به تهویه عمومی شما کمک می کند. اکثر مربیان هنوز هم مانند گذشته تمرینات استقامتی را با تشدید انرژی سلول های عضلانی پایه آموزش می دهند. آنها ظرفیت و قدرت را با سه سیستم انرژی، گلیکولیتیک و هوازی آموزش می دهند.
طی تحقیقاتی که صورت پذیرفت در آن پروفسور "ویکتور سلویانو" (Victor Selouyanov) به ما می آموزد که باید بیشتر بر روی ساخت نیروی هوازی میتوکندری در عضلات تمرکز کنیم. با فیبرهای در کشش آرام می توان الیاف خود را ساخت. تمرینات عمیق و مکرر گلیکولیز، امروزه در آموزش های تناسب اندام چندان استفاده نمی شود. این کار باعث افزایش تجمع سلول های آسیب دیده شده که در سطح سیستماتیک خود را با بی حالی روزانه، فقدان انرژی و خستگی نشان می دهند.
تحقیقات نشان می دهد که قرار گرفتن مکرر در معرض رادیکال های آزاد و لاکتات تولید شد با انجام ورزش های با شدت بالا، نه تنها باعث آسیب اندامک سلولی شده بلکه باعث بیماری شده و روند پیری را افزایش می دهد.
کارهای غیرهوازی با شدت های مختلف را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
با انجام تمرینات زیاد و بدون استراحت کافی، شما نه تنها میتوکندری خود را می سوزانید، بلکه استرس زیاد روانی به شما وارد می شود و باعث ترشح غدد درون ریز می گردد. کارشناسان بر این عقیده اند که برای مقابله با اثرات جانبی اسیدی شدن، باید مدت زمان زیادی را بین ست ها استراحت کنید.