من نمی دانم چرا، اما ظاهرا واژه ی "ترس" موضوعی است که در آموزش دفاع شخصی به ندرت مورد بحث قرار می گیرد. در یک موقعیت واقعی که احتمالا شما از ترس کاملا بیهوش شوید. اما مربیان معمولا در مورد آن حرف نمی زنند. آنها اغلب داستان هایی تعریف می کنند و در مورد موفقیت هایشان صحبت می کنند. هنگامی که بحث از ترس می شود، آنها از این موضوع مانند یک مریضی خودداری می کنند. اما ترس، بخش مهمی در بقای مان بازی می کند.
وقتی صحبت از دفاع شخصی می شود، ناتوانی در اعتراف به ترس و ویژگی های آن در زنده ماندن، زمینه را برای شکست مهیا می سازد. شما باید بدانید که ترس چگونه تاثیر می گذارد، چگونه به آن عکس العمل نشان دهید، و چگونه می توانید آن را به بهترین نحو برای خود استفاده کنید. هر مربی، آموزش یار یا فایتری که می گوید ترس را تجربه نکرده است، ادعایش احمقانه، دروغ و خطرناک است.
ترس نه تنها طبیعی است، بلکه شما می توانید فشار عاطفی را که در یک موقعیت واقعی تجربه می کنید، تضمین کنید.
پذیرفتن اینکه ترس را تجربه کرده اید، قدم مهمی برای غلبه کردن بر آن است. ترشح آدرنالین که ما در حالت پاسخ به استرس در سیستم عصبی سیمپاتیک مان تجربه می کنیم، بخشی طبیعی از فرایند ترس است. تجربه ی ترس و ترشح آدرنالین یکی نیستند، اما یقینا در شرایط ناجور با هم روی می دهند. یعنی هنگامی که می ترسیم، ترشح آدرنالین شروع می شود.
آموزش مقابله با ترس در زندگی روزانه و آسان کردن شرایط ناراحت کننده و ناخوشایند به ما کمک می کند تا قدرت درونی مان را بهبود بخشیم.
آدرنالین تاثیرات فیزیولوژیکی زیادی دارد که مهم اند و باید آنها را شناخت. فشار آدرنالین ممکن است یک شخص را در هنگام استرس و فشار زیاد در یک برخورد خشونت آمیز در جای خشک و غیر قابل حرکت سازد. ضربان قلب بالا می رود، تنفس سریع تر و کم عمق می شود، پاها می لرزد و دهان خشک می شود. در ارتباط کلامی مان بریده بریده حرف می زنیم، و از عدم مهارت های حرکتی خوب رنج می بریم و در تصمیم گیری و یادآوری سوابق کند عمل می کنیم.
ترس و استرس هر چیزی را ، حتی در مجرب ترین افراد تغییر می دهد. و زمانی که افکار ترس آور به ذهن مان وارد می شود، می توانند مسری باشند. وقتی که شخصی افکار ترسناک وارد می کند، دیگران نیز او را دنبال می کنند.
اما این عوامل پاسخ به ترس نیز ما را قوی تر، فرزتر و در برابر درد، ارتجاعی تر می سازند. فشار ادرنالین در واقع ما را برای عملی که می توانیم کنترل کنیم، آماده می کند. و ما می خواهیم همه ی این ها در یک موقعیت حیاتی واقعی روی دهد، مگر نه؟ پاسخ طبیعی به تهدید در بدن مان به طور ژنتیکی برای کمک به ما مشخص شده است و به ما امکان تاثیر بر نتیجه ی یک موقعیت را می دهد.
من بارها دیده ام که مربیان مجرب هنرهای رزمی توسط مهاجمان وحشی بدون هیچ آموزشی بهراحتی مورد تمسخر و تهاجم قرار گرفته اند. و در مبارزه ی حرفه ای، به دلیل عدم آمادگی ذهنی، فایترهای قویتر، فیتنس تر و حرفه ای تر جدا از فایترهایی بازی می کنند که قدرت، مهارت و فیتنس کمتری دارند.
اگر بدن تان یک اسلحه ی پر است، پس ذهن تان نیز ماشه ی آن است. اگر نتوانید ماشه را بکشید، به دردسر می افتید.
اعتماد به نفس اغلب به عنوان " به خود معتقد بودن" تعریف شده است. به نظر من اعتماد به نفس یک دریبل مطلق است. اگر اعتماد به نفس یک باور است، پس شما می توانید باور داشته باشید که (بدون هر گونه آموزش) می توانید شنا کنید، اما وقتی که به داخل استخر می پرید و در عمق آب فرو می روید، ممکن است بگویید "به خود اعتقاد داشتن" کافی نیست. اما اگر اعتماد به نفس، ظرفیت واقعی شما برای انجام برخی مهارت های فیزیکی، فیزیولوژیکی و تاکتیکی باشد، حتی هنگامی که می ترسید، پس به نظرم اعتماد به نفس یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که می توانید بهبود ببخشید.
روش های زیادی برای غلبه کردن بر ترس و بهبود اعتماد به نفس وجود دارد، اما در اینجا به برخی از روش هایی که فکر می کنم برای آموزش تان حیاتی و مهم اند، اشاره می کنم.