حدود 10 سال پیش، در انجمن باشگاه های آمادگی جسمانی و قدرت تاکتیکی (TSAC) حضور داشتم. کاملا آشکار بود که آموزش فیتنس تاکتیکی وارد عصر جدیدی شده بود. آموزش و آماده سازی مردان و زنان شجاع ما در در نیروهای آتش نشانی، پلیس و شاخه های نظامی به طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. سوال من این بود: " حالا چی؟ آیا این تغییر باعث بهبود شده یا فقط گیج کننده تر و پیچیده تر از قبل شده است؟
اگرچه ممکن است برخی سنت گرایان موافق نباشند، اما من معتقدم که مطالب بهبود یافته اند. تغییر مستلزم زمان است و همیشه این تغییر نتیجه مطلوب نخواهد داشت. با این حال، هر چه اطلاعات بهتر باشد، و آموزش متنوع تر باشد، نتایج تغییرات، مثبت خواهد بود. ما تاکید کمتری بر ضربه زدن افراد و تمرین سخت می کنیم. در عوض، بخش های آموزشی اکنون سعی دارند برای جبران نیاز افرادی که توجه کمتری به زندگی مان دارند، روش های آموزشی هوشمندانه تر و پربار تر به کار می گیرند.
من قبول دارم که در دنیای آموزش تناسب اندام تاکتیکی همه چیز کامل نیست. درست مانند مهارت تناسب اندام به طور کلی، در تناسب اندام تاکتیکی نیز اطلاعات و مطالب بسیار زیادی در دسترس است و به سختی می توان اطلاعات خوب را از چیزهایی که به عنوان اطلاعات تاکتیکی ارائه می کنند، تفکیک کرد.
این اطلاعات برای افراد زرنگ و حرفه ای فیتنس نیز گیج کننده است. حرفه ای های فیتنس اغلب از من می پرسند که چگونه می توانند با این بخش ها کار کنند. در نتیجه، قصد دارم تجربیات فردی ام را که به من در مسیر آموزش کامل "ورزشکار تاکتیکی" کمک کرد، به اشتراک بگذارم. چون بسیاری از افراد حرفه ای می خواهند در تندرستی این مردان و زنان ماهر نقشی داشته باشند، ما باید درک بهتری از برنامه های مفید داشته باشیم!
برای کمک به توسعه ی برنامه های بهتر، برخی از موانع و مشکلات رایج را در ادامه ذکر کرده ام.
در طول اولین کنفرانس NSCA TSAC با یک اپراتور نظامی نیروهای سوات نیویورک صحبت کردم. ازش پرسیدم هدف از این برنامه ها چیست؟ او گفت: بر این اساس می توانید بگویید که چه کسی اپراتور است و چه کسی نیست. آیا منظورش این بود که شما به عنوان یک افسر پلیس، مامور آتش نشانی یا پلیس ارتش باید یک برنامه ی مفید ایجاد کنید؟ مطمئنا نه.
منظورش این بود که به طور واضح می توان بین افرادی که واقعا نیازها و خواسته های شغلی شان را می دانند، در مقابل افرادی که می خواهند حرکات و تمرینات تاکتیکی باحال نمایش دهند (اگر چه در واقع با نیازهایشان همخوانی نمی کند) فرق گذاشت.
گفتن اینکه شما باید در زمینه های مختلف تجربه داشته باشید، مانند این است که به منظور مربی شدن، باید در رشته های بسکتبال، فوتبال و بیسبال مهارت داشته باشید. در واقع، بسیاری از بهترین مربیان این ورزش ها، پیش زمینه ی بازی خیلی کمی دارند. اما، برای جبران آنچه با تجربه کسب نکرده اند، خود را برای آنچه باید در بالاترین سطح ممکن انجام دهند، اختصاص می دهند.
اگر شما می خواهید با همه ی این بخش ها کار کنید، باید در مورد آنها تا جایی که ممکن است، یاد بگیرید. از جمله، آنچه آنها تاکنون برای آموزش انجام داده اند، رایج ترین موضوعاتی که آنها با آن روبه رو می شوند، مانع هایی سر راهشان است و محدودیت های برنامه هایشان چیست؟ این ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید که می گوید: تنها به یک دلیل دو گوش و یک دهان داریم! بنابراین باید بیشتر از آنچه حرکات را نمایش دهیم، سعی کنیم در مورد آنها یاد بگیریم.
من در این ده سال اخیر بسیار خوش شانس بوده ام و توانسته ام برنامه های بخش های آتش نشانی، نیروهای سوات، ارتش آمریکا را توسعه دهم و مشاور تفنگداران دریایی آمریکا شوم. می توانم بگویم که آنها بسیار با هم متفاوتند. دقیقا مانند این است که شما نمی توانید به یک روش مشابه بازیکن بسکتبال و فوتبال را آموزش دهید. شما باید نیازها و موضوعات بخشی که آموزش می دهید را بدانید.
بدترین کار این است که شما به چیزی که نیستید، وانمود کنید و با انجام حرکات نمایشی لاف زنی کنید. مثلا کسی که قبلا ورزشکار بوده است، لزوما مربی خوبی نمی باشد (مایل جردن مربی بسیار بدی بود!)، همه ی اپراتورهای سابق در برنامه ریزی تناسب اندام خوب نیستند. وظیفه ی شما، ایجاد برنامه های کاربردی به بهترین شیوه و بر اساس علم تناسب اندام و اطلاعاتی است که شما قادر به جمع آوری شان هستید.
ما اغلب فکر می کنیم که یک توانایی یا قابلیت، فرد را به بهترین نوع ممکن تبدیل می کند. آیا این توانایی قدرت، سرعت و یا استقامت است؟ بهترین پاسخی که تاحالا در جواب این پرسش رایج شنیده ام، از تاد مک شای (Todd McShay)، کارشناس فوتبال بود. هنگامی که در مورد ویژگی بهترین بازیکن فوتبال بحث می کردیم، او گفت: "بهترین توانایی، آمادگی داشتن و در دسترس بودن است".
شاید اشتباه اول افراد حرفه ای در تناسب اندام این است که فکر می کنند باید با انجام تمرینات بسیار سخت استحکام خود را اثبات کنند. اول از همه، تمرینات شما احتمالا سخت ترین و محکم ترین تمریناتی نیستند که تاکنون انجام شده اند. من در این مورد موفق بوده ام، من به شما توصیه می کنم همان تمرین من را انجام دهید، که شامل مشاهده ی تمرین مهارت گروه های سوات، بخش های آتش نشانی و برنامه های نظامی گوناگون است. در واقع، تمرینات شما سخت ترین نوع تمرینات نیستند. ساعت ها و ساعت ها تمرین در موقعیت های فوق العاده ناراحت کننده، روشی سخت تر از 30 دقیقه یا یک ساعت از جلسه طولانی است. برایم مهم نیست که تمرینات چقدر سخت و دیوانه کننده باشند.
یکی از بهترین تعریف هایی که تاکنون دریافت کرده ام، از یک تفنگدار دریایی پیر بود، چند هفته ی پیش، وقتی که در حال انجام یکی از برنامه های HKC و DVRT در اکیناوا بودم. او به من گفت روش آموزشی ما با تفنگداران دریایی بسیار متفاوت است. من ازش پرسیدم آیا این روش، روش خوبی است. بلافاصله جواب داد: خیلی! چون ما توضیح دادیم که چرا و چه تمریناتی انجام می شوند، بنابراین خرید این برنامه برای افراد آسانتر بود.
شما با بالا بردن محرک ها و انتظارات موفقیت نسبت به پایین آوردن آنها، عملکرد بیشتری خواهید داشت. یک برنامه ی خوب بر اساس اصول و پیشرفت های سخت بسیار موفقیت آمیز تر از نمایش هر گونه استحکام است. به مرور زمان اطلاعات جمع آوری کردن و آموزش دیدن بسیار موثرتر از فریاد کشیدن و هیاهو کردن است.
گاهی اوقات ما فراموش می کنیم که این مردان و زنان علی رغم شغل های فوق العاده طاقت فرسا و سخت شان، هنوز آدم هستند. همان طور که ضرب المثل "موفقیت موفقیت می آورد" بیان می کند، و کار یک مربی قرار دادن افراد در موقعیتی است که چنین موفقیتی را تجربه کند.
این مقاله در مورد تکنیک های آموزشی خاصی نبود، من این موضوع را در مقاله های بعدی مطرح می کنم. با این حال، من فکر می کنم اثبات فلسفه ی آموزشی مان برای ورزشکار تاکتیکی مهم است. وقتی شما بدانید که چرا ما روی برخی جنبه ها بیشتر از بقیه تاکید می کنیم، ایده ها و برنامه ها مفهوم تر و مفیدتر خواهند شد.