اگر کسی وجود داشته باشد که محبوبیت زیادی در کاراته داشته باشد کسی جز فوناکوشی نیست. فوناکوشی در سال 1868 در جزیره اوکیناوا متولد شد. او زمانی که در مدرسه ابتدایی مشغول تحصیل بود شروع به تمرین کاراته کرد و آن را تا آخر عمر ادامه داد.
او یک پسر ضعیف و رنجور بود به همین دلیل پدر و مادرش او را پیش یک استاد کاراته به نام Yasutsune برای یادگری کاراته فرستادند. او یک دانش آموز خوب کاراته شد و مهارت های جسمی و ذهنی را به خوبی یاد گرفت.
فوناکوشی اولین نمایش عمومی کاراته را در سال 1917 در کیوتو ژاپن برگزار کرد. او پنج سال بعد به ژاپن نقل مکان کرد و در خوابگاه دانش آموزان در توکیو باقی ماند. او در یک اتاق کوچک در کنار در ورودی خوابگاه زندگی می کرد و در طول روز زمانی که دانش آموزان در کلاس بودن به تمیز کردن خوابگاه می پرداخت و در طول شب به آنها کاراته یاد می داد تا اینکه پس از مدتی توانست پول کافی برای باز کردن یک باشگاه بدست آورد. او هر روز و به طور مرتب مشغول تدریس به شاگردان خود بود و توانست Otsuka Hidenori را به عنوان درخشان ترین شاگرد خود ترتبیت کند.
فوناکوشی همیشه معتقد بود که کاتا راهی مخفی برای تبدیل شدن به یک کاراته کار ماهر است. وقتی او به ژاپن نقل مکان کرد، 16 کاتا را یاد گرفته بود. سپس تصمیم گرفت نام کاتا را به نامهایی تغییر دهد که فکر میکرد برای ژاپنیها خوشایندتر و مطلوبتر است. او معتقد بود که زمان تغییر کرده و کاراتهای که او درس میداد بسیار متفاوت با کاراتهای بود که در زمان کودکی فرا گرفته بود.این تغییر و تحولات بسرعت صورت میگرفت و متعاقباً کلاسهایش نیز بیشتر و بیشتر میشد.
فوناکوشی از کاراتهکارهای با استعداد اُکیناوایی نظیر چیتوسه نیز بهرهمند بود تا زمانی که خودش نمیتوانست، به جای او تدریس میکردند. او بزودی پایگاهی برای ژاپنیهای مستعد بنا نهاد و اولین درجهی دان را در کاراته به دستیارش گیما داد. این اقدام بسیار مهم بود و میتوان آنرا مقدمهای برای قبول استانداردهای تعیین شده توسط دای نیپون بوتوکوکای دانست. چرا که این سازمان قبلاً درجات را برای تمامی هنرهای رزمی تدوین نموده بود (9 کیو و 9 دان). رنگ کمربندها نوع و شکل لباسها در تمامی هنرهای رزمی از وظایف این سازمان بود. قدرت بوتوکوکای بحدی بود که کمیتهی فنی آن برخی قسمتهای کاراته را که قبلاً در اُکیناوا تمرین میشد را حذف کرده بود.
فوناکوشی سه کتاب نوشت اولین کتابش ریو کیو کمپو کاراته و دومین کتاب پس از مشورت با استاد فرقه ی بودائیان با نام راه و روش دست خالی منتشر کرد و کتاب سوم او نیز راه کاراته راه زندگی من میباشد.
در سال ۱۹۳۶ او شیوه ی جدیدی به نام شوتوکان را در هنرهای رزمی نامگذاری کرد. شوتوکان به معنی مکتب شوتو یا خانه ی شوتو است. شوتو لقب استاد فوناکوشی و کان مکتب او است. استاد فوناکوشی تشبیه زیبایی از سبک شوتوکان بیان کرد . او شوتوکان را به نرمی باد و به سختی صنوبر تشبیه نمود. او معتقد بود شوتوکان از نظر حرکات انعکاسی به مانند باد و از نظر قدرت به صنوبرشباهت دارد. انسان های بزرگ هیچ گاه فراموش نخواهند شد. فوناکوشی نیز یکی از این انسان های بزرگ و قابل احترام میباشد.
شاید هیچ رزمی کاری را نتوان یافت که نام گیچین فوناکوشی بینیانگذار کاراته ی مدرن را نشنیده باشد او بند بند زندگی خود را با با کاراته پیوند زد و از خود یادگاری بر جا گذاشت که امروزه ان را به نام کاراته میشناسیم.
استاد فوناکوشی با ایمان و اعتقاد کامل به اصول و معنویات والای انسانی به کاراته نگریست و تا پایان عمرش به این اصول وفادار ماند و از خود یادگاری بر جا گذاشت که سمبل وحدت و وفاداری و احترام متاقبل شد.
امروزه او را پدر کاراته ی مدرن میدانند.