در اولین نظر اجمالی، بهنظر میرسد هنرهای رزمی و یوگا مخالف هم هستند ولی در بررسی بیشتر و عمیقتر در مییابیم که شباهتهای زیادی بین تایچی و هاتا یوگا وجود دارد.
با گرم کردن و حرکت کردن بدن قبل از رقابت، شما توجه کنید به حرکت، فلسفه و قواعدی بسیار مشابه. چرا از کوه بالا میروید؟ آیا این یک انطباق اقبال، توافق و یا یک اتصال معمولی است؟چرا کاندالینی(Kundalini) حرکتهایی دارد که بسیار شبیه ورزش بوکس و یا سایر کارهایی که در هنرهای رزمی با پا انجام میشود.
آیا شکلهای کونگفو توسعه و گسترش از وین یاساVinyasa است؟ هریک از اینها اشاره بر تفکر و اندیشه در حرکت دارد.
بیشتر هنرهای رزمی آسیایی که به معبد شائولین مربوط میشود. راهبان شائولین بیشتر وقت خود را به تفکر و اندیشه سپری مینمایند.
در قرن ۱۶میلادی بودید هارما که یک راهب هندی بود تدریس را معبد شائولین شروع کرد ضمن اینکه به یوگا نیز اعتقاد داشت. یکی از اساتید هندی میگفت که او به سطحی از تفکر و اندیشه رسیده است که سطحی بسیار پیشرفته است و معتقد بود به موازات ساختن بدن بایستی فکر و اندیشه نیز تعلیم ببینند تا نتیجه بهتری بهدست آید و آن را یک اصل میدانست.
در هنرهای رزمی تضاد بین روح، جسم و فکر نیست و نبایستی وجود داشته باشد. در اینجا این سئوال مطرح میشود، چرا هر یک از مدارس هنرهای رزمی به کلاس یوگا توجه دارند؟ چراکه جنبه شفادهنده یوگا برای هنرجویان هنرهای رزمی صرفه نظر از شیوه و روش مربوطه به خودشان بسیار مفید و سودمند است.
در جاهائی مشاهده شده که مادران حتی به بهانه رشته خودشان نیز جذب یوگا شدهاند. چراکه یوگا فواید زیادی برای آنها دارد و آنها میتوانند بهتر تفکر کنند و انعطافپذیری نیز بیشتر داشته باشند. در حقیقت بیشتر هنرهای رزمی شبیه سبک و روشهائی از یوگا هستند.
برخی از حرکات بسیار فیزیکی هستند و نیاز به تحمل بیشتری است. بنابراین پایانی برای هیچیک از رشتههای فوق وجود ندارد و در جائی احتیاج به یوگا وجود دارد و آن میتواند مطابقت کند با هنرهای رزمی و بعد از اتمام این سالها دیده میشود که یوگا و هنرهای رزمی با هم خواهند بود.
پائول جرالد مدیر و استاد مدرسه یوگا در یکی از ایالتهای آمریکا است. وی از سال ۱۹۹۵استاد یوگا و هنرهای رزمی است. ایشان در هنرهای رزمی و در هر دو رشته تدریس مینماید و این دو رشته هیچگونه تضادی با یکدیگر ندارند.